معانی کلمات | ||
---|---|---|
بُن: بوته، ریشه، درخت | کدوبُن: بوتهی کدو، گیاه کدو | کهن: قدیم، گذشته |
کهن سال: پیر، قدیمی | بلند قامت: قد بلند | قد کشید: رشد کرد، بزرگ شد |
باور: یقین، اعتقاد | زیادتی: زیادی، بسیاری | ازو: از او |
کاهلی: سستی، تنبلی | داوری: قضاوت | مهرگان: اوایل پاییز ، ماه مهر |
باد مهرگان: باد پاییزی | آنگه: آن گاه | ---- |
متضاد و مخالف | ||
---|---|---|
کهن سال# خردسال، جوان | کهن # نو، تازه، جوان | بلند قامت ≠ کوتاه قامت |
روز# شب | بالاترین # پایین ترین | بالا # پایین |
بزرگ # کوچک | پرسید # پاسخ داد | زیادتی # کمی |
خندید ≠ گریه کرد | این # آن | برتر ≠ پایین تر، پست تر |
کاهلی ≠ زرنگی | امروز # دیروز | فردا # دیروز |
نامرد ≠ مرد | رویید ≠ رشد نکرد، نرویید | خار# گل |
مناسب # نامناسب | جذّاب # ناخوشایند | --- |
هم خانواده | ||
---|---|---|
کهن ، کهنه | محصول، حاصل، تحصیل، محصل، حصول | سن، مسن، سنوات |
قضاوت، قاضی، قضّات، قضاوت | موکول، وکیل، وکالت | نظر، ناظر، منظور، منتظر، انتظار، منظره، نظارت |
حقّ، تحقیق٬ محقق٬ حقیقت٬ حقوق | دلیل، دلایل، دلّال، استدلال | توجّه، متوجّه |
نمایش، نما، نمایشگاه ، نماینده ، نمایان | طرّاحی، مطرح، طرح | اجرا، مجری |
راوی، روایت | جذّاب، جذب، مجذوب، جاذبه، جاذب | انتخاب، منتخب، نخبه |
نقش، نقّاش، نقوش، منقّش | شخصیت، متشخّص، شخیص، شخص ، مشخّص، شاخص | تعیین، معیّن |
مسئولیت، مسئله، مسائل، سوال، مسئول، سائل | نقد، انتقاد، منُقد، مُنتقد، ناقد | بررسی، وارسی ، رسیدگی |
بحث، مبحث، مباحثه و مباحث | جمع، جماعت، جامع، جمعه، مجموع، جامعه، تجمّع، اجماع، تجمیع، جمیع | - |
معنی شعر |
---|
پرسید از آن چنار که تو چند ساله ای؟ گفتا : ” دویست باشد و اکنون زیادتی است “ |
بوته ی کدو از درخت چنار پرسید: که تو چند ساله هستی؟ چنار پاسخ داد: دویست سال دارم و اکنون این، عمر زیادی است. |
خندید ازو کدو , که ” من از تو , به بیست روز برتر شدم , بگو تو که این کاهلی ز چیست؟ “ |
کدو به او خندید و گفت : من در طول بیست روز از تو بزرگتر (بلند تر) شده ام (کدو قد بلند را نشانه ی قدرتمندی می دانست) ، حالا تو بگو با این سن و سالت چرا از من عقب مانده ای ؟ |
او را چنار گفت : ” امروز , ای کدو با تو مرا هنوز , نه هنگام داوری است |
چنار به او گفت که ای کدو اکنون، هنوز زمان داوری میان من و تو نیست. |
فردا که بر من و تو , وَزَد باد ِ مهرگان آنگه شود پدید , که نامرد و مرد کیست." |
به زودی وقتی پاییز از راه برسد و باد پاییزی بوزد آن وقت مشخص می شود که چه کسی قوی تر است . |
درست و نادرست | |
---|---|
1 | کدوبُن، در کنار چنار رویید. |
درست | |
2 | بوتهی کدو پس از بیست روز محصول میدهد. |
درست | |
3 | باد مهرگان، کدو و چنار را از بین میبرد. |
نادرست |
درک مطلب | |
1 | عمر درخت چنار و بوته کدو، هرکدام در این داستان چقدر بود؟ |
درخت چنار: بیش از دویست سال. بوته کدو: بیست روز | |
2 | چرا کدو پس از شنیدن سنّ چنار، به او خندید؟ |
چون به خیال خودش تنها پس از گذشت 20 روز از تولدش، برتر از چناری شده است که 200 سال از عمرش گذشته است. | |
3 | چنار قضاوت در مورد خود و بوته کدو را به چه زمانی موکول کرد؟ چرا؟ |
به زمان نخستین بادهای پاییزی. زیرا آن زمان ارزش و قدرت چنار و کوچکی و ضعف بوته کدو مشخص میشد. و بوته در مقابل باد دوام نمی آورد. ( چون چنار میدانست که در زمان وزش بادهای شدید پاییزی، بوتهی ضعیف کدو از بین خواهد رفت اما خودش با استقامت باقی خواهد ماند.) | |
4 | به نظر شما، حق با چنار بود یا بوته کدو؟ دلیل بیاورید |
حق با چنار بود. چون بوتهی کدو مغرور شده بود و با اینکه هنوز تجربه ای نداشت چنار را مسخره و بی احترامی کرد. |