5-1-5 ناصرخسرو

ناصرخسرو
ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی
 از شاعران بزرگ و فیلسوفان برتر ایران است که
بر اغلب علوم عقلی و نقلی زمان خود از قبیل
 فلسفه ی یونانی و حساب و طب و موسیقی و نجوم و فلسفه و کلام تبحر داشت و
در اشعار خویش به کرات از احاطه داشتن خود بر این علوم تأکید کرده‌است.
ناصرخسرو بهمراه حافظ و رودکی جزء سه شاعری است که کل قرآن را از برداشته‌است.
وی در آثار خویش ،
 از آیات قرآن برای اثبات عقاید خودش استفاده کرده‌است.
ابومعین ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی ، معروف به ناصرخسرو ،
 در 12 شهریور 383 شمسی - ۹ ذیقعده ۳۹۴ قمری –
 در روستای قبادیان دربلخ
در خانواده ی ثروتمندی که
 ظاهراً به امور دولتی و دیوانی اشتغال داشتند چشم به جهان گشود.
ناصرخسرو از ابتدای جوانی به تحصیل علوم متداول زمان پرداخت و قرآن را از بر کرد.
در دربار پادشاهان و امیران از جمله سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوی به عنوان مردی ادیب و فاضل به کار دبیری اشتغال ورزید و
 بعد از شکست غزنویان از سلجوقیان، ناصرخسرو به مرو و به دربار سلیمان چغری بیک، برادر طغرل سلجوقی رفت و در آنجا نیز با عزت و اکرام به حرفه دبیری خود ادامه داد
 و به دلیل اقامت طولانی در این شهر به ناصرخسرو مروزی شهرت یافت.
وی که به دنبال سرچشمه حقیقت می گشت
با پیروان ادیان مختلف از جمله مسلمانان، زرتشتیان، مسیحیان، یهودیان و مانویان به بحث و گفتگو پرداخت و از رهبران دینی آنها در مورد حقیقت هستی پرس و جو کرد.
 اما از آنچا که به نتیجه‌ای دست نیافت
 دچار حیرت و سرگردانی شد
 و برای فرار از این سرگردانی به شراب و میگساری و کامیاریهای دوران جوانی روی آورد.
در سن چهل سالگی ، به دنبال خوابی که دید دچار انقلاب فکری شد ،
از شراب و همه لذائذ دنیوی دست شست،
شغل دیوانی را رها کرد و
راه سفر حج در پیش گرفت.
وی مدت هفت سال سرزمینهای گوناگون
 از قبیل آذربایجان ٬ ارمنستان، آسیای صغیر، حلب، طرابلس، شام، سوریه، فلسطین، جزیرة العرب، قیروان، تونس، و سودان را سیاحت کرد و
 سه یا شش سال در پایتخت فاطمیان یعنی مصر اقامت کرد و
 در آنجا در دوران المستنصر بالله به مذهب اسماعیلی گروید و
 از مصر سه بار به زیارت کعبه رفت.
و سپس به خراسان و مازندران و نیشابور و در آخر به بدخشان رفت.
او در۴۶۷ شمسی - ۴۸۱ قمری - درگذشت.
 مزار وی در یمگان زیارتگاه است.
آثار ناصرخسرو
ناصرخسرو دارای تالیفات و تصنیفهای بسیار بوده‌است، چنانچه خود درین باره گوید:
منگر بدین ضعیف تنم زانکه در سخن            زین چرخ پرستاره فزونست اثر مرا
آثار ناصرخسرو عبارت اند از:
۱ - دیوان اشعار به فارسی
۲ - دیوان اشعار عربی که در دست نیست.
۳ - جامع الحکمتین - رسالة است به نثر دری در بیان عقاید اسماعیلی.
۴ - خوان الاخوان - کتابی است به نثر دری در اخلاق و حکمت و موعظه.
۵ - زادالمسافرین - کتابی است در حکمت الهی بزبان دری.
۶ - گشایش و رهایش - رساله لیست به نثر دری شامل سی سوال و جواب آنها.
۷ - وجه دین - کتابیست به نثر دری در مسایل کلامی و باطن عبادات و احکام شریعت.
۸ - دلیل المتحرین - مفقود.
۹ - بستان العقول - آنهم مفقود.
۱۰ - سفرنامه - کتابیست که خلص محتوای سفر هفت ساله اش را در بر دارد.
۱۱ - سعادت نامه - رساله ایست منظوم شامل سیصد بیت.
۱۲ - روشنایی نامه - این هم یک رساله منظوم است.
به از کتابها و رساله‌های فوق کتابها و رساله‌های دیگری نیز به حکیم ناصرخصرو ونسبت داده شده‌اند که بسیاری از خاورشناسان که راجع به احوال و آثار ایشان تحقیق کرده‌اند در وجود آنها تردید کرده‌اند.
 نام این کتابها و رسالات عبارت است از: اکسیر اعظم، در منطق و فلسفه و قانون اعظم؛ در علوم عجیبه - المستوفی؛ در فقه - دستور اعظم - تفسیر قرآن - رساله در علم یونان - کتابی در سحریات - کنزالحقایق - رساله‌ای موسوم به سرگذشت یا سفرنامه شرق و رساله‌ای موسوم به سرالاسرار.

در درس چنار و کدو بن با بیان سرگذشت و گفت و گوی میان درخت چنار و گیاه کدو، به این مطلب می پردازد که
کسانی که بدون زحمت و پشت سرگذاشتن سختی ها
در بعضی موقعیت ها موفقیتی به دست می آورند باید بدانند که این موقعیت ها زودگذر می باشد و نباید به انها اعتماد کرد.
باید برای کسب پیروزی و موفقیت ماندگار و همیشگی،
تلاش کرد و از سختی ها نترسید.
ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود